English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5165 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
charactristic velocity U مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tasking U سازمان بندی برای عملیات واگذار کردن ماموریت به یکانها واگذاری ماموریت تعیین ماموریت
cm U فضایی از حافظه که محل آن به سرعت
orbital injection U دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
central U فضایی در حافظه که محل آن مستقیماگ و به سرعت توسط CPU قابل آدرس دهی است
aborted U عدم موفقیت درانجام ماموریت انصراف از ماموریت
aborts U عدم موفقیت درانجام ماموریت انصراف از ماموریت
aborting U عدم موفقیت درانجام ماموریت انصراف از ماموریت
residual sum of squares U مجموع مجذورات انحرافات مجموع مربعات انحرافات مجموع مجذورات باقیمانده ها
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
space ship U کشتی فضایی سفینه فضایی
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
underway U درمسیر حرکت
regression sum of squares U مجموع مجذورات رگرسیون مجموع مربعات رگرسیون
sum of squares of regression U مجموع مربعات رگرسیون مجموع مجذورات رگرسیون
hardest U مستقیما درمسیر موردنظر
hard U مستقیما درمسیر موردنظر
harder U مستقیما درمسیر موردنظر
ess U دو پیچ در سمت مخالف درمسیر صحرایی
pole sitter U راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
tubing U ورزش یا تفریح قایق سواری درمسیر رود
lay to U قایق را درمسیر باد اوردن وثابت نگهداشتن
set up U اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
counter disengagement U حرکت شمشیر به دور شمشیرحریف برای مواجهه درمسیر قبلی
movable dam U سدی که قابل انتقال بوده و مغمولا درمسیر سیل قرار می دهند
turbocharger U شارژری در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
winner's circle U محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
turbosupercharger U سوپر شارژی در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
mission , oriented U لازم برای انجام ماموریت ضروری برای انجام ماموریت
combined speed indicator U عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring U طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio U نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
indicated airspeed U سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
burning rate U سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
dragged U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
moto cross U مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
true air speed U سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
tachometer U اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
machine number U عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
rate of flame propagation U سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
variable ratio U گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
rate of pouring U سرعت سیلان سرعت جاری شدن
muzzle velocity U سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
input U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
stymied U قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymieing U قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymies U قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymie U قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
support U CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle U خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerate U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerating U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates U سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic U با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerated U سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold U بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state U که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
total U مجموع
totals U مجموع
summation U مجموع
ensembles U مجموع
totaled U مجموع
totalled U مجموع
totalling U مجموع
totaling U مجموع
ensemble U مجموع
lump U مجموع
lumped U مجموع
lumps U مجموع
sum total U مجموع
sum U مجموع
amount U مجموع
sums U مجموع
over all U مجموع
transonic U سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
air plot wind velocity U سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
cut off velocity U سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
iambus U وتد مجموع
anecdotage U مجموع حکایات
summated ratings U مجموع درجه ها
summation U مجموع یابی
sum of squares U مجموع مجذورات
totality U تمامیت مجموع
sum of squares U مجموع مربعات
sum of products U مجموع حاصلضرب
triads U مجموع سه چیز
triad U مجموع سه چیز
tercet U مجموع سه چیز
altogether U همگی مجموع
totyality U جمع مجموع
iamb U وتد مجموع
logic sum U مجموع منطقی
modulo two sum U مجموع به پیمانه دو
pentachord U مجموع پنج نت
checksum U مجموع مقابلهای
sideways sum U مجموع جانبی
rootage U مجموع ریشه ها
check sum U مجموع مقابلهای
fastest U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
imbic U دارای وتد مجموع
baronage U مجموع بارونها و نجبا
iambic U وابسته به وتد مجموع
sum of squares of residual U مجموع مربعات باقیمانده
tote U جمع کردن مجموع
cordage U مجموع طنابهای کشتی
toted U جمع کردن مجموع
totes U جمع کردن مجموع
sum of the terms of an infinite sequence U مجموع یک دنباله [ریاضی]
sewerage U مجموع مجرای فاضلاب
toting U جمع کردن مجموع
bureaucracy U مجموع گماشتگان دولتی
series U مجموع یک دنباله [ریاضی]
mass diagram U منحنی مجموع بدهها
vocabularies U مجموع لغات یک زبان
aggregates U مجموع جمع کردن
aggregate U مجموع جمع کردن
total search result U مجموع نتیجه جستجو
vocabulary U مجموع لغات یک زبان
alpine combined U مجموع مسابقههای الپاین
bureaucracies U مجموع گماشتگان دولتی
fore and aftring U مجموع بادبانهای کشتی
commissioning U :ماموریت
duty U ماموریت
commission U :ماموریت
errands U ماموریت
errand U ماموریت
commissions U :ماموریت
assignment U ماموریت
assignments U ماموریت
missions U ماموریت
mission U ماموریت
tasks U ماموریت
task U ماموریت
apostleship U ماموریت
variation U تغییرات
variations U تغییرات
oscilliations U تغییرات
transaction code U کد تغییرات
rigging U مجموع طناب و بادبانهای کشتی
sewarage U زهکشی مجموع مجاری فاضلاب
geared U مجموع چرخهای دنده دار
gear مجموع چرخهای دنده دار
total deformation U مجموع تمام تغییر شکلها
two person zero sum game U بازی دو نفره با مجموع صفر
nordic combined U مجموع مسابقات اسکی نوردیک
gears U مجموع چرخهای دنده دار
matmen U مجموع کشتی گیران و داوران
airspeed U سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeeds U سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed U سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
toured U سیاحت ماموریت
missions U وابسته به ماموریت
appointment quota U سهمیه ماموریت
tours U سیاحت ماموریت
touring U سیاحت ماموریت
mission time U مدت ماموریت
political mission U ماموریت سیاسی
reinforcing U ماموریت تقویتی
permanent oppointment U ماموریت دایمی
activity U ماموریت عمل
combat duty U ماموریت رزمی
commissioned U ماموریت دار
mission type U متضمن ماموریت
mission type U حاوی ماموریت
agencies U گماشتگی ماموریت
agency U گماشتگی ماموریت
functions U ماموریت عمل
functioned U ماموریت عمل
function U ماموریت عمل
activities U ماموریت عمل
abort U انصراف از ماموریت
primary mission U ماموریت اصلی
fire task U ماموریت اتش
staff duty U ماموریت ستادی
temporary duty U ماموریت موقت
stations U محل ماموریت
stationed U محل ماموریت
station U محل ماموریت
implied task U ماموریت استنتاجی
implied mission U ماموریت استنتاجی
commissioning U ارتکاب ماموریت
commissioning U ماموریت امریه
commissioning U ماموریت دادن
commission U ماموریت امریه
commission U ماموریت دادن
commission U ارتکاب ماموریت
task unit U یگان ماموریت
field duty U ماموریت رزمی
fire mission U ماموریت اتش
commissions U ماموریت دادن
commissions U ماموریت امریه
commissions U ارتکاب ماموریت
mission objectives U هدفهای ماموریت
Recent search history Forum search
2New Format
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
1تغییرات با موفقیت به اتمام رسید
2کلمه با جمله چه فرقی دارد
1the rate of diffusion will be less than if the pure solvent was exposed to the air
2ظروف یکبار مصرف بصورت عامیانه به انگلیسی چی میشه
0نحوه کار با نرم افزار waze
0مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com